تاریخ جامعه بشری تاریخ دگرگونی و تاریخ تغییرات متداوم و مستمر است. دنیا امروز ما، حتی برای آنهاییکه صد سال پیش زندگی می کردند، قابل تصور نبوده است. خاورمیانه کنونی و ایران کنونی ما هم همچنین، عمرش حتی کمتر از صد سال است.
یادآوری این نکته نه بخاطر تجزیه ایران است ، نه بخاطر جدای بلوچستان است و نه توطئه ای از خارج است. بلکه بخاطر آگاه کردن امینی ها و دیگر نخبگان قوم فارس به واقعیتی تجربی ، علمی و غیر قابل انکار.
برای من و برای هر انسان آزاد اندیش و دمکراتی امروز غیر قابل درک است، که چرا خواسته های بر حق ملل ساکن ایران وبه خصوص، خواسته های ما بلوچها، برای تغییرات، بنفع ملل ساکن ایران، برای تمرکززدای قدرت سیاسی در ایران و برای سهیم شدن ملل در قدرت سیاسی در ایران ، مساوی با تجزیه طلبی، همراهی با بیگانگان و یا بیگانه پرستی ، ضد ایرانی و ضد میهن پرستی تلقی میشود. و یا به ادعای امینی این توطئه نیوکان های آمریکای است. آیا این نظر توجیه گر کشت و کشتار ملل غیر فارس در ایران نیست. آخر این چه شیوه استدلالی است که نخبگان قوم فارس به آن چسبیده اند و هر صدای حق طلبانه ای را تجزیه طلبی و توطئه ایالات متحده آمریکا میدانند.
نه آقایان عزیز و محترم صداهای حق طلبانه و خواسته های بر حق ملت بلوچ نه خواستی تجزیه طلبانه است و نه توطئه ایالات متحده آمریکا. هیچکس، چه در داخل ایران و چه در خارج از ایران، نه ملت بلوچ و نه دولت ایالات متحده آمریکا، در حال برنامه ریزی برای تجزیه ایران نیستند. این اتهامی است که رژیم اسلامی ایران و تعداد اندکی از نخبگان شونیست قوم فارس برای مقاصد شوم سیاسی خود از آن استفاده میکنند. بلوچ ها برای حقوق ملی خود در ایران مبارزه میکنند و نه برای چیزی دیگر.
میهن اسلامی و یا نظام ولایت فقیه را همه ایرانی ها تجربه کرده و در حال تجربه کردن آن هستند. درآن از حقوق ملل خبری نیست. درآن جای برای مردم این مرز و بوم موجود نیست. همه چیز باید فدای حاکمان مستبد و فاشیست و ایدولوژی آنها بشود. مردم قدرت بزیر سوال بردن سیاست حکومت گزاران را ندارند و هر چه که بر سرشان میاید بالاجبار تن به پذیرش آن میدهند.
آخوندها معتقد اند در بین امت مسلمان هیچ تفاوتی موجود نیست این تفاوتها را بیگانگان ساخته اند. آنها معتقد ند که کسانی که به این تفاوتها بپردازند و خواسته هایشان را فراتر از آن چارچوبی که "ما" (بخوان قوم فارس ) ترسیم کرده ایم مطرح کنند، نیست و نابود میشوند. این هم از دید حاکمان امروز این خاک و بوم. اما تعدادی از نیروهای اپوزسیون و یا بهتر بگویم روشنفکران هنوز محکوم از جمله آقای داریوش همایون و محمد امینی ها هم معتقد اند که از تفاوتها نباید سخن گفت که ترفند بیگانه ها است و از خواسته مردم البته غیر فارس نباید چیزی گفت چونکه از آن چارچوب ترسیم شده توسط "ما" ( بخوان قوم فارس ) خارج و قابل سرزنش است. توصیه من به انها و دیگر فعالین قوم فارس این است که تفاوتها و تضادها را باید دید، آنها را باید پذیرفت ، به تفاوتها باید احترام گذاشت و تضادها را با روش و متدهای متمدنانه و امروزین حل کرد .
آقای داریوش همایون تا آنجا پیش میرود که حتی حاضر است در کنار دشمنان خود یعنی آخوندها بر علیه مردم بلوچ و کرد و....بجنگد. هستند کسانی که نظرات مخدوش و تا حدی مشابه نظرات آقای داریوش همایون دارند و به آخوندها امید میدهند که در جنگ افروزی های رژیم تهران، جانب آخوندها را خواهند گرفت و مدعی اند که در جبھه ای جدا از جبهه حاکمان ولایت فقیه بر علیه آمریکا به جنگ خواهند پرداخت !؟!؟ بنظر من مناسب ترین اقدام، موازی عمل کردن و همراهی همه نیروهای اپوزسیون ایرانی با جامعه بین المللی، برای تضعیف استبداد و نجات ایران و همچنین برقرار کردن امنیت پایدار در منطقه، است.
آقای امینی شک کرده بود که حاکمان ایران آنقدر که میگویند وحشی نیستند. چرا شاید بهتر است بگویم که حاکمان ایران در وحشیگری ، در جنایت ، در خونریزی ، در ضد انسان بودن ، در ضد زن بودن، در ضد روشنفکر بودن، بودن بی نظیر هستند. آری لنگه ندارند. ضحاک مار بدوش هر روز یک هموطن را قربانی میکرد ولی حاکمان امروز ایران هموطنان بیشماری را هر روز به قربانگاه میبرند. ما ایرانیها باید این را قبول کنیم که حاکمان ایران در ضد انسان بودن دست همه را از پشت بسته اند. در زمان صلح در کشوری که ثبات و امنیت به زعم خود رژیم و حاکمان آن بیداد میکند، به بهانه های گوناگون و بی اساس ، اعدام، سنگسار، زندان، شکنجه ربودن شهروندان، ترور کردن شهروندان و... غوغا میکند و به کار روزمره رژیم تهران بدل گردیده است. آیا وحشی تر از حاکمان ایران میشه پیدا کرد؟ یقین بدانید که نه.
دیروز در بحبوحه انقلاب آخوندها، به کردستان یورش بردند که مردم کرد سخن از حقوق ملی خود نزنند. پاسداران را به آنجا گسیل دادند و کشتار کردند خیلی از روشنفکران مذهبی و غیر مذهبی از گروهای و احزاب مذهبی و غیر مذهبی البته وابسته به قوم فارس از آن یورش ضد انسانی و وحشیانه عملا طرفداری کردند. این روزها هر هفته دهها نفر را در بلوچستان به دار می آویزند. عوام ایرانی با صبر به تماشا می پردازد ولی چرا اکثر گرو ها و روشنفکران قوم فارس در ایران و بعضی ها در خارج بطور غیر مستقیم بطرفداری و توجیح آن میپردازند. انحطاط تا چه حد!
جامعه ایرانی چنان به انحطاط رفته، چنان مبتذل و منحط شده که قابل وصف نیست. آیا عادلانه است وقتیکه اعتراض از طرف بلوچ ها به گوش میرسد که می خواهند خود را از این انحطاط، ، ابتذال و قهقرا نجات بدهند، بدارآویخته شوند و یا به بیگانه پرست، اشرار و تجزیه طلب و... متهم گردند؟
ندای بر حق و مساوات طلبانه ملل ستمدیده بلوچ با بانگ پرخاش کسی خاموش شدنی نیست. حتی با کشت و کشتار... توسط حاکمان تهران که هم اکنون، همه شاهد آن هستیم، خاموش شدنی نیست. بر سر عقل باید آمد و منطق انسان گرای را پیشه خود ساخت و حقوق ملت ستمدیده بلوچ و دیگر ملل ساکن ایران را قبول کرد تا شاید کمکی باشد برای ایرانی بهتر. ایرانی بهتر برای بلوچ، کرد، فارس و ... چه بسا خوب بود که با گفتن فقط این جمله ساده ، که همه ما ایرانی بوده و هستیم ، تفاوتها به یکسانی میگرایید و تضادها و مشکلات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی ما ایرانیها حل میشد. ولی متاَسفانه وقایع اتفاق افتاده در این چند دهه اخیر نشانگر حقیقت دیگری است.
نا برابری ها در میان ملل ساکن ایران بلوچ، کرد، ترک، عرب، فارس... واقعیتی غیر قابل انکار است. این امر خطیر را همه قبول دارند. راهکار پایان دادن به این نابرابریها باید با آگاه کردن روشنفکران قوم فارس به جایگاه واقعی خویش و به حقوق برابر با دیگر ملل ایران و قبول کثرت گرای آغاز شود. هیچ گروهی، فارس، ترک، بلوچ، عرب و کرد و... نباید از دیگری برتری داشته باشد. باید قوانینی وضع کرد که حقوق همه را تضمین کند. اجرای این قوانین غیر محتمل است بجز بر قرار کردن یک حکومت غیر متمرکز و جامعه ای دموکراتیک.
ما بلوچ ها ایرانی میخواهیم که با ایران کنونی تفاوت داشته باشد. نه از نکته نظر مرزها، که از نکته نظر مناسبات قدرت سیاسی. ما ایرانی میخواهیم که ما بلوچها در آن زندگی شایسته ای داشته باشیم. ما ایرانی میخواهیم که کسی ملت بلوچ را بخاطر یک اتهام بی اساس کشت و کشتار نکند. ما بلوچ ها ایرانی میخواهیم که نه در کاغذ پاره های نوشته نخبگان قوم فارس، حقوق ما رعایت شده باشد، بلکه حقوق ما باید در حیطه سیاست، اقتصاد، فرهنگ و در زندگی روزمره و... توسط خود ما تعیین، تدوین و عملا اجرا گردد. اینکه ما ایرانیها بخوان فارس، بلوچ و... صدها سال و یا هزاره ها با هم می زیسته ایم نباید توجیه گر تبعیض و ظلم و ستمی باشد که بر ما روا میگردد
من فکر میکنم که همه ما بیشتر به مردم ایران که متشکل از بلوچ، فارس، کرد، عرب ، ترک و ... است، فکر میکنیم و این سرزمین را که امروز ایران مینامیم برای مردم ساکن ایران، برای بلوچ، فارس و ... باید ساخت. ایران را باید برای مردمش ساخت و آباد کرد ونه مردمش را سرکوب و حقوق آنها را لگد مال کرد به بهانه ولی فقیه و میهن اسلامی و یا بخاطر آزادی قدس و کربلا و ...
ایران دوستی ، آزاد منشی و دمکرات بودن اینرا می طلبد که فارس ها باید با کردها و بلوچ ها و ... بنیشینند و به مسایل سیاسی فردای ایران بپردازند و هرگز نباید مثل حاکمان تهران با تیر و تفنگ به مشکلات و معضلات بلوچ ها و کردها و... بپردازند. نا برابری ها در میان ملل ساکن ایران بلوچ، کرد، ترک، عرب، فارس... واقعیتی غیر قابل انکار است. این امر خطیر را همه قبول دارند. راهکار پایان دادن به این نابرابریها باید با آگاه کردن روشنفکران قوم فارس به جایگاه واقعی خویش و به حقوق برابر با دیگر ملل ایران و قبول کثرت گرای آغاز شود. یکسانسازی اجباری پروژه ای استبدادی است. تفکری که ایران را یکسان و همگون فرض کند از ماهیتی استبدادی سرچشمه می گیرد. زمان آن رسیده که این تفکر را باید بدور انداخت.
برای ایرانی که همه ما خواهان آن و دوستدار آن هستیم باید چاره جوئی کرد. باید اندیشید. باید به چالش ذهنیت گذشته خود پرداخت. باید انسان گرا بود. باید کثرت گرای را پیشه کرد. در راه تمزکززدای و توزیع قدرت و برای گسترش دموکراسی باید کوشا بود. تمزکززدای و توزیع قدرت ماهیتا به گسترش دموکراسی کمک خواهند کرد. دنیای امروز را با عینک دیروز نگاه کردن کار عاقلانه ای نیست. جنبش تجزیه طلبی و جدای خواه ، نه در بلوچستان و نه در جاهای دیگر ایران ، مشاهده نمی شود. این اتهامی است که رژیم اسلامی ایران و تعداد اندکی از نخبگان شونیست قوم فارس برای مقاصد شوم سیاسی خود از آن استفاده میکنند. بلوچ ها برای حقوق ملی خود در ایران مبارزه میکنند و نه برای چیزی دیگر.
آ بلوچ
برای ایرانی که همه ما خواهان آن و دوستدار آن هستیم باید چاره جوئی کرد. باید اندیشید. باید به چالش ذهنیت گذشته خود پرداخت. باید انسان گرا بود. باید کثرت گرای را پیشه کرد. در راه تمزکززدای و توزیع قدرت و برای گسترش دموکراسی باید کوشا بود. تمزکززدای و توزیع قدرت ماهیتا به گسترش دموکراسی کمک خواهند کرد. دنیای امروز را با عینک دیروز نگاه کردن کار عاقلانه ای نیست. جنبش تجزیه طلبی و جدای خواه ، نه در بلوچستان و نه در جاهای دیگر ایران ، مشاهده نمی شود. این اتهامی است که رژیم اسلامی ایران و تعداد اندکی از نخبگان شونیست قوم فارس برای مقاصد شوم سیاسی خود از آن استفاده میکنند. بلوچ ها برای حقوق ملی خود در ایران مبارزه میکنند و نه برای چیزی دیگر.
آ بلوچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر