۱۳۸۹ آذر ۲۴, چهارشنبه

نظرات جوانان بلوچستان در مورد خائنان به بلوچستان



ناشناس : دوشکی احمق دوباره خودت را بلوج معرفی نکنی که ازت ننگمان میاد.
-------------------------------------------------------------------
آهای دوشوکی خاک بر سرت کنند تو ننگ بلوچستان من شرمم می یاد اسم کثیف تو رو ببرم من فکر می کردم بلوچ های اروپایی آدم شدند ولی تازه فهمیدم خر عیسی را هزار بار مکه بری باز آری همان خر است تف به غیرت شما 
خدابخش از بلوچستان

---------------------------------------------------------------
علیرضا از خاش
من دیگه نا امید شدم از این همه غیرت و برادر فروشی دوشوکی جان چقدر به تو دادند تا نوحه سراییی کنی به چه قیمتی ملت مظلوم بلوچ رو فروختی پول عیاشی تو از خون مردم بلوچ تامین می شه ؟

----------------------------------------------------------------
 ناشناس : من را باش که همیشه ازاین خائن دفاع میکردم ..یک مثالش وقتی بود که شماکاریکاتوراین اقاراکشیده بودید ومطالبی علیه او نوشته بودید که من درنظرات گفته بودم که اویک بلوچ ازماست وباید ازاشتباهاتش بگذریم به امیداینکه دراینده اصلاح شود وشماهم لطف نموده وسریع کاریکاتور رابرداشتید{این کارشما قابل ستایش بود} اما مثل اینکه این اقاخوب بشو نیست ....اقای دوشکی دیگر شمایک بلوج نیستید بلکه یک خائنید ...برو گم شو تا تکه تکه ات نکرده ایم.




۲ نظر:

ناشناس گفت...

میهنم بلوچستان ، سوگند میخوریم ... بنام خونهای گرانبهایی که بخاطر تو در دامانت ریخته شد و پرچمت را گلگون نمود .... بخاطر اشک مادران و پدران و همسران و فرزندانی که هنوز در غم از دست دادن عزیزانشان لباس غم از تن در نیاورده اند .... به قلبهای اندوه بار و شکسته فرزندانت که در سراسر ایران گسترده اند .... در نام انسانهای پاکی که بخاطر ایده ها و عقایدشان در اعماق خاک سردت استخوان برهنه کرده اند ... به روان دخترانت که در شب از فراغ برادرانشان چشم به خواب ندارند .... به یاد پسران نیکت که پرچم بیگانه بر اندامشان پوشاندند و اعدامشان نمودند .... به عظمت روح شیر زنان و مردان سلحشورت که بخاطر پاسداری از نام و تمامیتت جان پاک خود را فدایت نمودند .... ای ملک دلیرانم ... ای سرزمینم ... ای مادرم ... ای بلوچستان ، انتقامت را خواهیم گرفت .... ترا از دست این ملایان خدا ناشناس ، رها خواهیم ساخت و آبی آسمانت را ... خاک تفته ات را ... شفق سرخت را ... آبروی از دست داده ات را ... حرمت گذشته ات را ... شیرینی آب خالصت را ... عظمت روح گمگشته ات را ... مرزهای آبی و تمامیت مرزی از دست رفته ات را و نام پر فروغت را پس خواهيم گرفت
اکبرشاه بلوچ

ناشناس گفت...

میهنم بلوچستان ، سوگند میخوریم ... بنام خونهای گرانبهایی که بخاطر تو در دامانت ریخته شد و پرچمت را گلگون نمود .... بخاطر اشک مادران و پدران و همسران و فرزندانی که هنوز در غم از دست دادن عزیزانشان لباس غم از تن در نیاورده اند .... به قلبهای اندوه بار و شکسته فرزندانت که در سراسر ایران گسترده اند .... در نام انسانهای پاکی که بخاطر ایده ها و عقایدشان در اعماق خاک سردت استخوان برهنه کرده اند ... به روان دخترانت که در شب از فراغ برادرانشان چشم به خواب ندارند .... به یاد پسران نیکت که پرچم بیگانه بر اندامشان پوشاندند و اعدامشان نمودند .... به عظمت روح شیر زنان و مردان سلحشورت که بخاطر پاسداری از نام و تمامیتت جان پاک خود را فدایت نمودند .... ای ملک دلیرانم ... ای سرزمینم ... ای مادرم ... ای بلوچستان ، انتقامت را خواهیم گرفت .... ترا از دست این ملایان خدا ناشناس ، رها خواهیم ساخت و آبی آسمانت را ... خاک تفته ات را ... شفق سرخت را ... آبروی از دست داده ات را ... حرمت گذشته ات را ... شیرینی آب خالصت را ... عظمت روح گمگشته ات را ... مرزهای آبی و تمامیت مرزی از دست رفته ات را و نام پر فروغت را پس خواهيم گرفت
اکبرشاه بلوچ