بسم رب الشهداء و المجاهدين
با درود و سلاح بر روان شهداي عظيم راه عزت و آزادي و سرفرازي ملت بلوچ و جامعه اهلسنت ايران و با سلامهاي ويژه بر روح پر فتوح رهبر شهيد انقلاب سرورم و سردارم حاجي عبدالمالك بلوچ (رحمه الله) كه به ما و ملت ما درس عزت و عظمت و شهامت و شهادت و شجاعت و غيرت داد و انقلابي را بنيان نهاد كه تا ابد بر تارك تاريخ بلوچستان و ايران خواهد ماند.
درود مي فرستم بر دو فرزند دلير و شجاع : شهيد عزيز ؛ سيف الرحمان چابهاري و شهيد عزيز حسان خاشي كه به نداي حق لبيك گفته و براي آزاد سازي مردمانشان از يوغ ستمگران و متجاوزان حسين گونه به پيشواز مرگ رفتند تا از مرگ ملتي رو به زوال جلوگيري نمايند و با فدا كردن جان خود عزت و عظمت ، جرات و شهامت ، ايمان و غيرت و دليري و شجاعت مردمان سرزمين مظلوم بلوچستان را به نمايش گذاشتند و مانند حسين به همگان درس دلاورمردي و ايستادگي و مقاومت در برابر دژخيمان و سفاكان زمان دادند.
آن دو شهيد با استقبال جراتمندانه از مرگ ضمن درس مردانگي و شجاعت و سلحشوري و غيرت راه عزت و آزادي را برا مردمان مظلوم و ستمديده خود هموار نمودند تا نسلهاي بعدي خود را از تروريسم و فاشيسم و آپارتايد حاكم رهائي بخشند و عدالت و برابري ، مساوات و عزت را براي مردمان خود به ارمغان آورند.
آن دو شهيد بزرگوار كه يكي 18 سال و ديگري 22 سال عمر داشت با اهداي جان خود به پروردگار و در راه اعتلا و سربلندي ملت خود با فريادي دل انگيز به حاكمان فاشيست و تروريست گفتند كه مي توان كساني را كه سرزمين مردمان را اشغال كرده اند و پرواي جان و مال و عزت مردم را ندارند را همانند خودشان پاسخ داد و شرشان را از سر مردم مظلوم و ستمديده كوتاه نمود و اين دو شهيد با شهادت خود اشك بر گونه كساني آفريدند كه هميشه اشك بر گونه مظلومان آفريده بودند و يا خوشحال و مست از اعدام و ترور و كشتار و غارت و چپاول و استثمار و استعمار و اهانت و تحقير مظلومان ستمديده ديار بلوچستان بودند و اين شهيدان با اهداي خون خود مرهمي بر دلهاي مليونها انسان نهادند كه فرزندانشان در كشتارگاههاي رژيم جهل و جور تكه پاره و اعدام شدند ، مرهمي بر دلهاي مظلوماني نهادند كه در همين چابهار خانه هايشان بر سرشان تخريب و ويران شد، مرهي بر دلهائي نهادند كه مساجدشان توسط متجاوزان اشغالگر با خاك يكسان شد ، مرهم بر دلهائي نهادند كه در قطب تجاري آسيا در كپرها زندگي مي كنند و ثروتشان توسط متجاوزان و بيگانگان به يغما مي رود.
دو شهيد با فدا كردن خود به ستمگران و متجاوزان جنايتكاري كه به هيچ اصل بشري و انساني متعهد نيستند اعلام كردند كه با اعدام و كشتار و جنايت و قتل و شكنجه نمي توان جلوي حركت مردمي جندالله را گرفت زيرا اين حركت و جنبش ريشه در دل مردم دوانده است و به اين سادگي و آساني نمي توان اين حركت ريشه دار كه دلهاي تمامي مردم اهلسنت و بلوچ را درنورديده است و به داخل خانه يكايك ملت راه يافته است تا جائيكه زنان و كودكان دعايشان فقط براي مبارزان است ؛ را از بين برد و از صفحه محو نمود.
من اين عمليات افتخار آفرين را به مردم مظلوم بلوچ و جامعه ستمديده اهلسنت و محضر خانواده شهداي راه عزت و آزادي تبريك گفته و اعلام مي كنم كه صدها فرزند ديگر اين ديار آماده جان فدائي در راه حق و حقيقت هستند و اين نبرد تا رسيدن مردم به عزت و آزاد ادامه خواهد يافت.
من در اين پيام مي خواهم اندكي با كساني كه اين عمليات شهادت طلبانه مظلومان و ستمديدگان را محكوم كردند سخن گويم و به آنها بگويم كه چابهار شهر اهلسنت و مردم بلوچ بوده است و در اين شهر به جز تعداد اندكي غير بومي هيچ غير بومي نبوده است چنانچه سايت پورتال استان جمعيت اين شهر را 220000 نوشته است كه مطلقا آن را مردم بلوچ و اهلسنت تشكيل مي دهند اما طي چند سال اخير موج هجوم نيروهاي نظامي و سپاهي با عنوان تاجر و بازرگان به اين شهر آغاز شده است و هر روز بر اين روند افزوده مي شود تا جائيكه امروز بندر چابهار تبديل به يك شهري تجاري براي سپاه پاسداران شده است و اينجا اصلا غير از نيروهاي نظامي و سپاهي شيعي ديگر وجود ندارد مگر تعداد اندكي كه انگشت شمارند و سپاهيان اين شهر را مركزي برا تجارت و بهره برداري خود قرار داده و تمامي ثروتهاي آن را با سرعت به تاراج مي برند و اهميت اين شهر بر كسي پوشيده نيست و به همين جهت است كه سپاه مانند اختاپوسي بر جان اين شهر و مردمان اين شهر افتاده است و در حال استثمار اين شهر اقتصادي بلوچستان مي باشد.
آري چابهار مركز اقتصادي بلوچستان است كه مي تواند قطب اقتصادي آسيا باشد ، اين بندربه دلیل موقعیت راهبردی، که نزدیکترین راه دسترسی كشورهاي محصور در خشكي مانند افغانستان و تركمنستان و ازبكستان و تاجيكستان و قرقيزستان و.. به آبهاي آزاد مي باشد كه اين وضعيت اهميت و ارزش اين شهر را چند برابر كرده است و از سوئي بندر چابهار از مهمترین چهارراههای کریدور شمال-جنوب بازرگانی جهانی است و به گفته مقامات نظامي و سياسي حاكم بر چابهار اين شهر مي تواند قطب اقتصادي جهان شود اما از اين همه مزيت اين شهر هيچ چيز نصيب صاحبان اين سرزمين نشده است و مالكان اين شهر رو به زوال و در حال تبديل شدن به اقليت هستند زيرا كه چابهاري كه 99 و نيم درصد جمعيت اين شهر بلوچ سني بودند كه امروز طبق آمار هاي غير رسمي غير بوميان نظامي و سپاهي تبديل به 30 درصد جمعيت اين شهر شده اند و در صورت تداوم اين روند بايد شاهد زوال كلي مردمان اين شهر باشيم.
اين جمعيت عظيمي كه در مراسم عزاداري تاسوعا شركت كرده است از كجا آمده است و چگونه اين جمعيت هر ساله رو به رشد است ، اين فقط و فقط سياست تغيير بافت جمعيتي منطقه و تسلط بر منابع اقتصادي منطقه توسط سپاه پاسداران مي باشد و هدف حمله همه متجاوزان و بيگانگاني هستند كه جزئي از سياست تغيير بافت جمعيتي هستند و جنبش بارها هشدار داده است كه بلوچستان را ترك كنند خصوصا اعدام رهبر شهيد پايان هر گونه مصالحت و گفتگو با متجاوزان و اشغالگران و پايان سكونت غير بوميان در بلوچستان بود و همان زمان جنبش اين هشدار را داد و به صورت اطلاعيه در بين مردم شهرهاي مختلف بلوچستان پخش نمود.
كساني كه در خارج از بلوچستان و يا خارج از ايران نشسته اند بايد نگاهي به وضعيت فلاكت بار مردم مظلوم و ستمديده بلوچستان بياندازند و تجاهلانه محكوم نكنند ، چگونه است كه محكوم كنندگان تخريب خانه هاي مردم فقير و مستمند چابهار توسط رژيم را محكوم نكردند و چگونه است كه شهرك سازي رژيم براي سپاهيان و پاسداران حتي در روستاهاي اطراف مانند دشتياري و نگور مورد بحث قرار نمي گيرد و اهداي زمين هاي كشاورزي و زارعت دشتياري و زر آباد به مافياي سپاه و غصب زمينهاي مردم محكوم نمي شود و اگر فرزندي از اين ديار پس از تحقير و ظلم و ستم و اخراج از خانه و كاشانه بر خود بمب مي بندد تا مظلوميت خود را به گوش جهانيان برساند محكوم مي شود ، واقعا جاي تاسف است كه برخي چنان ساده قضاوت مي كنند.
بلوچستان در غم است و اندوه كه هزاران فرزند خود را توسط متجاوزان و اشغالگران از دست داده است و بلوچستان با وضعيتي وحشتناك و شرايطي دهشت انگير مواجه است و مردم اين ديار از سرزمين خود در حال بي خانمان شدن هستند و مانند فلسطينيان چاره اي جز نابود كردن همه متجاوزان و اشغالگران ندارند و براي ما چاره اي جز توسل به چنين عملياتهائي نمانده است اگر چه خودمان هم نمي توانيم شهادت عزيزان را تحمل كنيم اما چاره اي جز اين نداريم و اگر اندك موقعيتي براي راهكاري جز اين موجود مي بود دست به اين اقدامات نمي زديم زيرا كه خواهان راحت و آرامش و آزادي براي همگان هستيم اما هنگاميكه مانند گوسفند و وسط خيابانها توسط غير بوميان مسلح كشته مي شويم راهي جز توسل به مبارزه مسلحانه و عمليات استشهادي نداريم.
من مسئول مستقيم همه اين خونريزيها را وزارت اطلاعات و گروه افراطي حاكم بر بلوچستان مي دانم ، گروهي كه حتي حاضر نيست شهر چابهار با اكثريت بلوچ سني توسط خود بلوچها اداره شود و بايد يك غير بلوچ با نام سيد علي باطني ويا شخصي ديگر فرماندار اين شهر باشد تا دل اين گروه افراطي شاد شود.
وزارت اطلاعات مسئول مستقيم كشتار در بلوچستان است و الان سپاه پاسداران قسمت برخورد نظامي را بر عهده گرفته است و من شخصا به وزارت اطلاعات هشدار دادم و در تماس با مسئولان وزارت اطلاعات در تهران گفتم اگر دست به اعدام رهبر مقاومت بزنند وضعيت بلوچستان از دست همه خارج خواهد شد و صدها جوان با من عهد و پيمان مرگ بسته اند كه اگر رهبر مقاومت اعدام شد يك غير بومي در بلوچستان نخواهند گذاشت اما وزارت اطلاعات به اين هشدار توجه ننمود و امروز مسئوليت همه اين عملياتها بر وزارت اطلاعات است كه در اقدامي جنايتكارانه رهبر جنبش را به شهادت رساند و راه گفتگو را مسدود نمود و تنها راه پيش روي غير بوميان خروج از بلوچستان و تحويل دادن بلوچستان به ملت بلوچ مي باشد.
درود مي فرستم بر دو فرزند دلير و شجاع : شهيد عزيز ؛ سيف الرحمان چابهاري و شهيد عزيز حسان خاشي كه به نداي حق لبيك گفته و براي آزاد سازي مردمانشان از يوغ ستمگران و متجاوزان حسين گونه به پيشواز مرگ رفتند تا از مرگ ملتي رو به زوال جلوگيري نمايند و با فدا كردن جان خود عزت و عظمت ، جرات و شهامت ، ايمان و غيرت و دليري و شجاعت مردمان سرزمين مظلوم بلوچستان را به نمايش گذاشتند و مانند حسين به همگان درس دلاورمردي و ايستادگي و مقاومت در برابر دژخيمان و سفاكان زمان دادند.
آن دو شهيد با استقبال جراتمندانه از مرگ ضمن درس مردانگي و شجاعت و سلحشوري و غيرت راه عزت و آزادي را برا مردمان مظلوم و ستمديده خود هموار نمودند تا نسلهاي بعدي خود را از تروريسم و فاشيسم و آپارتايد حاكم رهائي بخشند و عدالت و برابري ، مساوات و عزت را براي مردمان خود به ارمغان آورند.
آن دو شهيد بزرگوار كه يكي 18 سال و ديگري 22 سال عمر داشت با اهداي جان خود به پروردگار و در راه اعتلا و سربلندي ملت خود با فريادي دل انگيز به حاكمان فاشيست و تروريست گفتند كه مي توان كساني را كه سرزمين مردمان را اشغال كرده اند و پرواي جان و مال و عزت مردم را ندارند را همانند خودشان پاسخ داد و شرشان را از سر مردم مظلوم و ستمديده كوتاه نمود و اين دو شهيد با شهادت خود اشك بر گونه كساني آفريدند كه هميشه اشك بر گونه مظلومان آفريده بودند و يا خوشحال و مست از اعدام و ترور و كشتار و غارت و چپاول و استثمار و استعمار و اهانت و تحقير مظلومان ستمديده ديار بلوچستان بودند و اين شهيدان با اهداي خون خود مرهمي بر دلهاي مليونها انسان نهادند كه فرزندانشان در كشتارگاههاي رژيم جهل و جور تكه پاره و اعدام شدند ، مرهمي بر دلهاي مظلوماني نهادند كه در همين چابهار خانه هايشان بر سرشان تخريب و ويران شد، مرهي بر دلهائي نهادند كه مساجدشان توسط متجاوزان اشغالگر با خاك يكسان شد ، مرهم بر دلهائي نهادند كه در قطب تجاري آسيا در كپرها زندگي مي كنند و ثروتشان توسط متجاوزان و بيگانگان به يغما مي رود.
دو شهيد با فدا كردن خود به ستمگران و متجاوزان جنايتكاري كه به هيچ اصل بشري و انساني متعهد نيستند اعلام كردند كه با اعدام و كشتار و جنايت و قتل و شكنجه نمي توان جلوي حركت مردمي جندالله را گرفت زيرا اين حركت و جنبش ريشه در دل مردم دوانده است و به اين سادگي و آساني نمي توان اين حركت ريشه دار كه دلهاي تمامي مردم اهلسنت و بلوچ را درنورديده است و به داخل خانه يكايك ملت راه يافته است تا جائيكه زنان و كودكان دعايشان فقط براي مبارزان است ؛ را از بين برد و از صفحه محو نمود.
من اين عمليات افتخار آفرين را به مردم مظلوم بلوچ و جامعه ستمديده اهلسنت و محضر خانواده شهداي راه عزت و آزادي تبريك گفته و اعلام مي كنم كه صدها فرزند ديگر اين ديار آماده جان فدائي در راه حق و حقيقت هستند و اين نبرد تا رسيدن مردم به عزت و آزاد ادامه خواهد يافت.
من در اين پيام مي خواهم اندكي با كساني كه اين عمليات شهادت طلبانه مظلومان و ستمديدگان را محكوم كردند سخن گويم و به آنها بگويم كه چابهار شهر اهلسنت و مردم بلوچ بوده است و در اين شهر به جز تعداد اندكي غير بومي هيچ غير بومي نبوده است چنانچه سايت پورتال استان جمعيت اين شهر را 220000 نوشته است كه مطلقا آن را مردم بلوچ و اهلسنت تشكيل مي دهند اما طي چند سال اخير موج هجوم نيروهاي نظامي و سپاهي با عنوان تاجر و بازرگان به اين شهر آغاز شده است و هر روز بر اين روند افزوده مي شود تا جائيكه امروز بندر چابهار تبديل به يك شهري تجاري براي سپاه پاسداران شده است و اينجا اصلا غير از نيروهاي نظامي و سپاهي شيعي ديگر وجود ندارد مگر تعداد اندكي كه انگشت شمارند و سپاهيان اين شهر را مركزي برا تجارت و بهره برداري خود قرار داده و تمامي ثروتهاي آن را با سرعت به تاراج مي برند و اهميت اين شهر بر كسي پوشيده نيست و به همين جهت است كه سپاه مانند اختاپوسي بر جان اين شهر و مردمان اين شهر افتاده است و در حال استثمار اين شهر اقتصادي بلوچستان مي باشد.
آري چابهار مركز اقتصادي بلوچستان است كه مي تواند قطب اقتصادي آسيا باشد ، اين بندربه دلیل موقعیت راهبردی، که نزدیکترین راه دسترسی كشورهاي محصور در خشكي مانند افغانستان و تركمنستان و ازبكستان و تاجيكستان و قرقيزستان و.. به آبهاي آزاد مي باشد كه اين وضعيت اهميت و ارزش اين شهر را چند برابر كرده است و از سوئي بندر چابهار از مهمترین چهارراههای کریدور شمال-جنوب بازرگانی جهانی است و به گفته مقامات نظامي و سياسي حاكم بر چابهار اين شهر مي تواند قطب اقتصادي جهان شود اما از اين همه مزيت اين شهر هيچ چيز نصيب صاحبان اين سرزمين نشده است و مالكان اين شهر رو به زوال و در حال تبديل شدن به اقليت هستند زيرا كه چابهاري كه 99 و نيم درصد جمعيت اين شهر بلوچ سني بودند كه امروز طبق آمار هاي غير رسمي غير بوميان نظامي و سپاهي تبديل به 30 درصد جمعيت اين شهر شده اند و در صورت تداوم اين روند بايد شاهد زوال كلي مردمان اين شهر باشيم.
اين جمعيت عظيمي كه در مراسم عزاداري تاسوعا شركت كرده است از كجا آمده است و چگونه اين جمعيت هر ساله رو به رشد است ، اين فقط و فقط سياست تغيير بافت جمعيتي منطقه و تسلط بر منابع اقتصادي منطقه توسط سپاه پاسداران مي باشد و هدف حمله همه متجاوزان و بيگانگاني هستند كه جزئي از سياست تغيير بافت جمعيتي هستند و جنبش بارها هشدار داده است كه بلوچستان را ترك كنند خصوصا اعدام رهبر شهيد پايان هر گونه مصالحت و گفتگو با متجاوزان و اشغالگران و پايان سكونت غير بوميان در بلوچستان بود و همان زمان جنبش اين هشدار را داد و به صورت اطلاعيه در بين مردم شهرهاي مختلف بلوچستان پخش نمود.
كساني كه در خارج از بلوچستان و يا خارج از ايران نشسته اند بايد نگاهي به وضعيت فلاكت بار مردم مظلوم و ستمديده بلوچستان بياندازند و تجاهلانه محكوم نكنند ، چگونه است كه محكوم كنندگان تخريب خانه هاي مردم فقير و مستمند چابهار توسط رژيم را محكوم نكردند و چگونه است كه شهرك سازي رژيم براي سپاهيان و پاسداران حتي در روستاهاي اطراف مانند دشتياري و نگور مورد بحث قرار نمي گيرد و اهداي زمين هاي كشاورزي و زارعت دشتياري و زر آباد به مافياي سپاه و غصب زمينهاي مردم محكوم نمي شود و اگر فرزندي از اين ديار پس از تحقير و ظلم و ستم و اخراج از خانه و كاشانه بر خود بمب مي بندد تا مظلوميت خود را به گوش جهانيان برساند محكوم مي شود ، واقعا جاي تاسف است كه برخي چنان ساده قضاوت مي كنند.
بلوچستان در غم است و اندوه كه هزاران فرزند خود را توسط متجاوزان و اشغالگران از دست داده است و بلوچستان با وضعيتي وحشتناك و شرايطي دهشت انگير مواجه است و مردم اين ديار از سرزمين خود در حال بي خانمان شدن هستند و مانند فلسطينيان چاره اي جز نابود كردن همه متجاوزان و اشغالگران ندارند و براي ما چاره اي جز توسل به چنين عملياتهائي نمانده است اگر چه خودمان هم نمي توانيم شهادت عزيزان را تحمل كنيم اما چاره اي جز اين نداريم و اگر اندك موقعيتي براي راهكاري جز اين موجود مي بود دست به اين اقدامات نمي زديم زيرا كه خواهان راحت و آرامش و آزادي براي همگان هستيم اما هنگاميكه مانند گوسفند و وسط خيابانها توسط غير بوميان مسلح كشته مي شويم راهي جز توسل به مبارزه مسلحانه و عمليات استشهادي نداريم.
من مسئول مستقيم همه اين خونريزيها را وزارت اطلاعات و گروه افراطي حاكم بر بلوچستان مي دانم ، گروهي كه حتي حاضر نيست شهر چابهار با اكثريت بلوچ سني توسط خود بلوچها اداره شود و بايد يك غير بلوچ با نام سيد علي باطني ويا شخصي ديگر فرماندار اين شهر باشد تا دل اين گروه افراطي شاد شود.
وزارت اطلاعات مسئول مستقيم كشتار در بلوچستان است و الان سپاه پاسداران قسمت برخورد نظامي را بر عهده گرفته است و من شخصا به وزارت اطلاعات هشدار دادم و در تماس با مسئولان وزارت اطلاعات در تهران گفتم اگر دست به اعدام رهبر مقاومت بزنند وضعيت بلوچستان از دست همه خارج خواهد شد و صدها جوان با من عهد و پيمان مرگ بسته اند كه اگر رهبر مقاومت اعدام شد يك غير بومي در بلوچستان نخواهند گذاشت اما وزارت اطلاعات به اين هشدار توجه ننمود و امروز مسئوليت همه اين عملياتها بر وزارت اطلاعات است كه در اقدامي جنايتكارانه رهبر جنبش را به شهادت رساند و راه گفتگو را مسدود نمود و تنها راه پيش روي غير بوميان خروج از بلوچستان و تحويل دادن بلوچستان به ملت بلوچ مي باشد.
در اين اطلاعيه من از همه جوانان بلوچ مي خواهم كه مسلح شده و آماده نبردي خونين باشند زيرا روز نبرد و مقابله رو در رو با متجاوزان نزديك است و بايد همه جوانان مسلح شده و خود را براي جنگي تمام عيار آماده كنند و همچنين از علما و بزرگان طوايف مي خواهم كه گول وزارت اطلاعات و سپاه را نخورند و طوري نشود كه بين اين دو گروه اختلاف ايجاد شود و سپاه به اهداف خود نائل گردد و بايد بزرگان طوايف جوانان طايفه را مسلح كنند و آنها را براي نبرد و جنگي بزرگ آماده كنند زيرا هر آن ممكن است اين جنگ آغاز گردد و از سوئي باند تبهكار و جنايت پيشه حاكم بر بلوچستان تمام غير بوميان را مسلح نموده است و امكان دارد جنايتكاران با پشتيباني سپاه پاسداران جنگ را آغاز كنند اما ما به هر صورت به دليل دارا بودن مناطق كوهستاني و مرز با دو بلوچستان دست غالب را داريم و به اميد الله پيروز خواهيم شد.
يا زندگي با عزت
يا مرگ با شرف
حاج محمد ظاهر بلوچ
( رهبرجنبش مقاومت مردمي ايران) جندالله
۲ نظر:
مرگ بر شما شما فقط حیوان هستید که بویی ازآدمیت نبرده اید. جای شما جهنم خواهد بود ودر آتش سوزان جهنم خواهید سوخت .وان شاالله همه شما به درک واصل خواهید شد.
سگ وهابی برو گوه تو بخور از کی تاحالا خر ها هم بیانیه میدن
ارسال یک نظر