۱۳۸۹ آذر ۱۳, شنبه

شیعه کیست و چگونه موجودی است؟


سنی نیوز: پرسشی است حیران که نه تنها تاریخ در جواب آن مات مانده، بلکه خود شیعه نیز ماهیت و حقیقت آنرا کشف نکرده‌اند، و گیر و دار تصویر مبهم این شخصیتی که گویا از جزیره ناشناخته یا سرزمین عجایب آمده آنها را مجبور ساخته، بر زبان امام صادق (ع) خود را چنین معرفی کنند: شیعیان ما از گلی ـ خمیری ـ مخصوص درست شده‌اند؟! به عبارت دیگر شیعیان از جنس آدم و فرزندان او نیستند! از گلی خاص درست شده‌اند. همان ایده و تصور یهودیان در باره خود!
بله شیعه خود را چنین می‌پندارد!.. و خود را عزیزان خدا می‌شمرند که از گناهشان پیشاپیش درگذشته است. و چون مسیحیان که گمان می‌برند عیسی خود را فدای آنها کرد، اینها امامان را قربانی خود می‌شمرند! که با شفاعتها و پارتی بازیهای جور واجور آنها را از عذاب الهی می‌رهانند!..
براستی حقیقت چیست؟!
آیا واقعا امامان از شیعه، و از کردار و ماهیت و شخصیت آنها راضی بودند یا خیر؟!..
آیا اصلا کسانیکه شیعه آنها را امامان خود می‌پندارند، شیعه را قبول داشتند یا اینکه گیاه بیگانه تشیع در باغ سرسبز ائمه روئیدن گرفته، و امامان آن را هرزه‌ای می‌دانستند که در پی ویرانی باغ سرسبز توحید و پیروی از رسول خدا (صلی الله علیه وسلم ) است؟!
اگر من چیزی بگویم، فورا آخوندها جواب آماده و تکراری خود را برویم می‌زنند که گول وهابیها را خورده، و از مذهب پدرانش برگشته!
پس اجازه بدهید دنبال ائمه رفته از خود آنها در باره حقیقت شیعه و ماهیت آن بشنویم:
لاف گزاف!
«اگر شيعيان خودم را جدا كنم آنان را جز لاف زنان و خودستاياني نخواهم يافت! و اگر امتحانشان كنم جز مرتداني نخواهم يافت! و اگر غربالشان كنم از هزار نفر يك نفر خالص نخواهم يافت!»
روضة الكافي 8/338
شما مردم دون!
«اي نه مردان به صورت مرد! اي كم خردان ناز پرورد! كاش شما را نديده بودم و نمي شناختم كه به خدا، پايان اين آشنايي ندامت بود، و دستاورد آن اندوه و حسرت، خدايتان بميراناد!كه دلم از دست شما پرخون است، و سينه ام مالامال خشم، شما مردم دون، كه پياپي جرعة اندوه به كامم مي ريزيد، و با نافرماني و فروگذاري جانبم، كار را به هم در مي آميزيد، تا آنجا كه قريش ميگويد پسر ابوطالب دلير است اما علم جنگ نمي‌داند....اما آن را كه فرمان نبرند سر رشته كار از دستش برون است» .
نهج البلاغة خطبه 27 ترجمه شهيدي
نَه برادران يكرنگ؟
«گرفتار شما شده ام كه سه چيز داريد و دو چيز نداريد، كرانيد باگوشهاي شنوا، گنگانيد با زبانهاي گويا، كورانيد باچشمهاي بينا، نا آزادگانيد در روز جنگ و نه به هنگام بلا برادران يكرنگ، ……پسر ابوطالب را واگذاريد چون زن – كه وقت زادن – ميان ران خود گشايد ……»
نهج البلاغه خطبه97 ترجمه شهيدي
انگيزه چنين سخناني اين بود كه آنان ازحمايت ايشان دست كشيدند وبه وي غدر وخيانت كردند، ايشان سخنان زيادي در باره شيعيانش فرموده كه واقعا عبرت انگيز است.
روان شناس مؤفق:
«بخدا قسم، من معاويه را براي خودم از اينها بهتر مي بينم، آنها مدعي اند كه شيعيان منند در حالي كه در پي كشتن من هستند، و چشم به مال من دارند، بخدا قسم، اگر بتوانم با معاويه كنار بيايم و خونم و خانواده ام را حفاظت كنم بهتر از اين است كه مرا بكشند و اهل بيتم ضايع شود، به خدا سوگند اگر با معاويه بجنگم اينها مرا زنده با دست خود شان تحويل اوخواهند داد و باز به خدا سوگند اگر عزتمند با معاويه صلح كنم بهتر از اين است كه در اسارت مرا بكشد»
احتجاج طبرسي ج 2صفحه10
دعاي خير!:
«پروردگارا! اگر به آنان تا مدتي مهلت دادي به چندين گروه متفرقشان كن، تا اينكه با يكديگر در آويز باشند، وهرگز اولياي أمور شان را از آنان خشنود مگردان، زيرا آنان ما را فرا خواندند كه نصرتمان كنند، اما برما ظلم روا داشتند و ما را كشتند".
الارشاد ازمفيد ص241
نفرين بر طاغوت:
«اما شما در بيعت ما همچون پرنده (الدباء) از عجله كار گرفتيد و همانند پروانه شتاب زده شديد و بلا فاصله عهد تان را شكستيد پس نفرين و هلاكت و نابودي باد برطاغوت هاي اين امت و گروهي هاي ديگر و آنانيكه كتاب را بفراموشي سپردند و شما هم كه داريد مارا خوار ميگذاريد و ميكشيد، هان لعنت خدا برستمگران باد»
احتجاج 2 طبرسي/42
اين سخنان دردناك بخوبي برايمان روشن ميكنند كه قاتلان حقيقي اما حسين- عليه السلام- شيعيان كوفه بودند، پس چرا مسئوليت شهادت ايشان را بردوش ديگران مي گذاريم؟!
وشَهِدَ شاهدٌ مِن أهلِهِ":
«بيست هزار نفر از مردم عراق با امام حسين- عليه السلام- بيعت كردند اما به او خيانت نمودند و عليه او شوريدند و در حاليكه بيعت وي را به گردن شان داشتند ايشان را به شهادت رساندند»
أعيان الشيعه قسمت اول ص/34
از امت من نيستيد:
«آيا مي‌دانيد كه شما به پدرم نامه نوشتيد و او را فريب داديد با وجوديكه با او عهد وپيمان بسته بوديد، او را كشتيد و خوار كرديد، به چه رويي به چهره نازنين پيامبر- صلي الله عليه وآله- نگاه خواهيد كرد هنگامي‌كه به شما بگويد اهل بيتم را كشتيد و حرمت مرا پاس نداشتيد، پس از امت من نيستيد»
احتجاج 2/32
زرنگ بايد بود:
«اينها برما گريه ميكنند! مگر ما را جز آنها چه كسي كشته است؟!»
احتجاج 2/29
خدا را شكر:
«اگر همه مردم هم، شيعه ما مي بودند، حتما سه چهارم شان در باره ما شكاك(شك كننده) و يك چهارم ديگرشان احمق مي بودند»
رجال كشي ص 79
تا اين حد؟!:
«به خدا سوگند اگر سه نفر مؤمن از ميان شما بيابم كه سرّ مرا كتمان كنند هيچ سخني را از آنان پنهان نخواهم داشت»
اصول كافي 1/496
اين هم افتخار بود؟!:
«اي اهل كوفه! اي اهل غدر و مكر و تكبر! خداوند ما اهل بيت را با شما و شما را با ما گرفتاركرده است، و ما را خوب در آزمايش قرار داده است، ما را تكذيب كرديد و تكفير نموديد جنگ با ما را حلال دانسته و اموالمان را تاراج كرديد كما اينكه ديروز "جدِّ" ما را به شهادت رسانديد، خون ما از شمشير هاي شما دارد مي چكد. هلاكت باد برشما، منتظر لعنت و عذاب باشيد، گويا اينكه عذاب بر شما لازم شده است، خداوند شما را تنبيه سختي خواهد كرد، در عذاب دردناك روز قيامت هميشه خواهيد ماند اين به سبب ظلمي است كه بر ما روا داشتيد.خبردار! لعنت خدا برستمگران باد، هلاكت باد بر شما اي اهل كوفه! چقدر…..سپس به برادرش علي ابن ابي طالب وجدم حضرت حسين و فرزندانش و اهل بيت اطهارش خيانت كرديد، يكي از اهل كوفه افتخاركنان گفت: آري، علي و فرزندانش را ما با شمشيرهاي هندي وسرنيزه كشتيم و زنانشان را كنيز گرفتيم!»
احتجاج 2/28
جواب داريد؟!:
«اما بعد: اي اهل كوفه، اي اهل مكر وغدر وخذلان! مثال شما مانند زني است كه با زحمت نخ ميريسد و با دست خودش خرابش مي‌كند، آيا در شما جز تكبر و خود خواهي و كينه توزي و دروغ وجود دارد؟ شما براي برادرم گريه مي‌كنيد؟! تعجب است! پس زيادترگريه كنيد وكمتر بخنديد، مگر شما نمي‌دانيد كه ننگ تلف كردن او را شما برپيشاني داريد؟! چگونه به خود اجازه داديدكه نوه خاتم الانبياء را به شهادت برسانيد؟!»
احتجاج 2/29-30
روايات بسيار است كه مجبوراً اختصار نموديم، از آنچه نقل كرديم چنين بر مي آيد:
1-               خستگي و دلسردي اميرالمؤمنين و فرزندانش از شيعيان شان بسبب مكر و خيانت و ذلّتي كه به آنان روا داشتند.
2-               اينكه خذلان و خيانت اهل كوفه باعث ريخته شدن خون اهل بيت -عليهم السلام- و آبروريزي آنان گرديد.
3-               اينكه اهل بيت- عليهم السلام- مسئوليت شهادت حضرت امام حسين و يارانش را مستقيماً بردوش شيعيانشان ميگذارند چنانكه يكي از آنان اعتراف ميكند كه آنها علي و فرزندانش را كشته و زنانشان را كنيز گرفته اند.
4-               اينكه اهل بيت بر شيعيانشان دعاي بدكردند وآنان را به طواغيت اين امت وديگر گروهها تشبيه دادند وبه كساني كه كتاب را پشت سر مي اندازند، علاوه برآن فرمودند: هان! لعنت خدا برستمگران باد.
الله سماكم الرافضه"!:
بنا بر همين دلايل بود كه نزد امام صادق- عليه السلام- آمدند و گفتند:
«چه كنيم ما به لقبي متهم شديم كه پشت ما را سنگين كرد، ودلهاي ما، دارد ميتركد و حاكمان خون ما را بخاطر آن حلال مي‌دانند؟ فرمودند:الرافضه؟! منظور رافضه است؟ گفتند: بله، فرمودند، نه والله، آنها نيستندكه اسم شما را رافضه گذاشتند، خداوند شما را رافضه خوانده است!
اصول كافي 5/34
حال ای خواننده عزیز!...
آیا واقعا نمی‌خواهی کمی در این حقیقت تلخ بیندیشی؟!..
پافشاری بر باطل و شنا کردن در اقیانوس خرافات و خزعبلات، و سرکشیدن شراب مست کننده شرکیات مایه افتخار نیست. آنچه مسلمان باید بدان افتخار ورزد فهم و درک کتاب خداوند متعال و سنت و گفتار رسول اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ، و بازگشت به توحید و یکتاپرستی و رستگاری است....
نگا: کتاب "لله ثم للتاریخ" حسین موسوی..

هیچ نظری موجود نیست: