۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

آیا مجاهدان واقعاً سبب بدنام شدن اسلام شده اند؟؟؟(تحلیلی بر تبعات رویداد 11 سپتامبر و تأثیر آن بر وجه ی اسلام در میان غیرمسلمانان)



بسم الله الرحمن الرحیم 

الحمدلله کما امر و الصلاة و السلام علی خیرالبشر.. اما بعد..

آیا مجاهدان واقعاً سبب بدنام شدن اسلام شده اند؟؟؟
اگر کسی این سوال را از طرفداران و یاران مجاهدان بپرسد، او شدیداً این مساله را انکار می کند و در جواب به مدح آنها (مجاهدان و یارانشان) می پردازد. در طرف مقابل اگر این سوال از مخالفان مجاهدان پرسیده شود، پاسخ او مثبت خواهد بود و بلکه بر این عبارت افزوده و انواع تهمت ها را به آنها نسبت می دهد و برائت از مجاهدان و منهجشان را ابراز می کند.

حال که اینگونه است چگونه به پاسخ صحیح این سوال که سوال بسیاری از تحلیل گران و دعوتگران نیز می باشد، پاسخ دهیم؟
بسیار سخت و شاید غیرممکن باشد که این سوال را از کسی بپرسیم که با وجود اطلاع و آگاهی از واقع معاصر، بی طرفانه یا نسبی به این سوال پاسخ گوید، زیرا همانگونه که بوش گفت: جهان به دو دسته تقسیم شده: یا با ترور (اسلام) و یا با ما (یعنی با کفر).

پس مجالی برای بی طرفی یا نسبیت برای پاسخ به این سوال وجود ندارد، حال چگونه حقیقت را دریابیم؟ یعنی چگونه حقیقت مجاهدان و استراتژی آنها و ارتباط آنها با بدنام شدن اسلام را دریابیم؟ برای پاسخ به این سوال اشخاص و افراد را کنار می گذاریم و در دنیای واقع به دنبال جواب سوال خود می گردیم. و به زبان واقع سخن می گوییم:

همانگونه که واضح است هدف از مناهج سلفی جهادی در حالت کلی از بین بردن نظامهای حامی غرب و برپاداشتن دولتهای اسلامی پس از آنهاست که مقدمه ای باشد بر برپایی خلافت اسلامی وعده داده شده. همانگونه که پیامبر صلی الله علیه سلم نیز به بازگشت دوباره خلافت مژده داده است، آنجا که می فرماید:
(تکون النبّوةُ مِنکم ما شاءَاللهُ أن تکون، ثمَّ يَرْفَعُها اللهُ إذا شاءَ أَنْ يَرْفَعَها، ثمّ تکون خلافةً علي مِنْهاجِ النبوّةِ، فتکون ما شاءَاللهُ أَنْ تکونَ، ثمَّ يَرْفَعُها إذا شاءَ اللهُ أنْ يَرْفَعَها، ثمّ تکون مُلکاً عَاضّاً فيکون ماشاءَ اللهُ أَنْ تکونَ، ثمّ يَرْفَعُها إذا شاءَ اللهُ أن يَرْفَعَها. ثمّ تکون خلافةً علي مِنْهاجِ النبوّةِ) مسند احمد (4/273) و بزّار (حديث 1588)
«تا آن زمان که خداوند بخواهد نبوت در ميان شما خواهد ماند. سپس خداوند هرگاه بخواهد آن را از میانتان بر می دارد، سپس تا آن زمان که خداوند بخواهد خلافت بر روش نبوت حاکم می گردد، سپس خداوند هرگاه بخواهد آن را از میانتان بر می دارد، پس از آن  امت اسلام در دوراني بسيار سخت و در سرزميني نابسامان به سرخواهند برد. تا آن زمان که خداوند بخواهد آن دوران سخت بطول خواهد انجاميد. سپس بار ديگر خلافتي برقرار خواهد شد که پايه هاي آن بر راه و روش نبوت بنيان گذاشته شده است.»

همچنین مناهج سلفی جهادی، جهاد را به عنوان وسیله برای دستیابی به هدف مورد نظر خود به کار می برند.
و مخالفان مدعیند که مجاهدان با این روش خود (جهاد) به دشمنان اسلام فرصت لازم برای بدنام کردن اسلام را اعطاء کرده اند و دشمنان با این بهانه انواع روشها و امکانات خود را برای بدنام کردن اسلام و معرفی آن به بدترین صورت ها به کار برده اند. 

اما دنیای واقع، این ادعای مخالفان را رد می کند زیرا واقع ثابت نموده که این حملات که برای بدنام کردن و زشت نشان دادن چهره اسلام میلیونها دلار هزینه صرف کرده، در بسیاری از اوقات نتایجی در بر نداشته و نمونه های زیادی وجود دارند که این مساله را تائید می کنند از جمله:

1. "تیری هولدبروکس": یکی از نگهبانان گوانتانامو که اسلام آوردن خود را اعلام کرد و بیان داشت که اعلام اسلامش به سبب رشد قابل توجه اسلام پس از 11 سپتامبر 2001 بوده و نظام آمریکا را نظامی ناقص برشمرد. و در گفتگویی که با کانال ماهواره ای الجزیره داشت اعلام کرد که حوادثی که آمریکا در 11 سپتامبر با آنها مواجه شد، خیر زیادی را نصیب آمریکایی ها نمود به طوری که تعداد گروندگان به اسلام به علت مطالعات زیادی که پس از 11 سپتامبر در مورد اسلام حقیقی داشتند، رشد قابل توجهی یافت. 

2. "یوسیف کوهین": یکی از اعضای جنبش راست گرا و تندوری "شاس" که اسلام خود را اعلام نمود و اعلام کرد که عرفات نماینده ی مسلمانان نیست و با گذشت زمان ماهیت او آشکار خواهد شد و همچنین ابراز داشت که به عنوان یک مسلمان حمایت خود را از جماعت القاعده به رهبری اسامه بن لادن مخفی نمی کند و ابراز داشت که کافی است وضعیت کنونی مسلمانان را ببینیم تا القاعده را درک کنیم. 

3. "جان واکر" آمریکایی: هنگامی که 16 ساله بود اسلام خود را اعلام نمود و سپس به تحقیق در مورد اسلام پرداخت و زمانی که منهج حق برای او آشکار گشت در زمان امارت اسلامی به طالبان پیوست. 

4. "مارییل دیجوکیه" زن بلژیکی (از بلژیک به بعقوبه): اولین استشهادی (شهادت طلب) اروپایی در عراق، پس از اسلام آوردنش به همراه شوهرش برای یادگیری تعالیم اسلام به مغرب رفت و پس از جنگ عراق باز هم به همراه شوهرش برای دستیابی به عزت شهادت به عراق رفت و شهادت او اروپا را تکان داد و باعث توجه دوباره به رشد گرایش "اروپایی های سفید پوست"  به اسلام شد. 

5. "ایوان ریدلی" روزنامه نگار انگلیسی: زنی که قبل از مسلمان شدن نزد طالبان اسیر بود. او می گوید: الحمدلله که من در زندانهای طالبان اسیر بودم و نه در ابوغریب یا گوانتانامو. همچنین در یکی از گفتگوهایش اعلام کرد که فاروق حسنی نشانه ننگی برای اسلام است که باید برکنار شود. 

6. در سال 2007 و در هنگامه شدت جنگ مجاهدان با غرب، واتیکان نسبت به رشد روزافزون اسلام در اروپا هشدار داد.

7. افزایش تعداد مسلمانان جدید در آمریکا پس از 11 سپتامبر: به گونه ای که این حادثه موجب تحقیق بسیاری از آمریکایی ها در مورد اسلام حقیقی گشت و آمریکایی ها به خرید ترجمه انگلیسی قرآن و مطالعه آن روی آوردند و گروه گروه به اسلام گرویدند. بسیاری از گزارش ها رشد قابل توجه تعداد مسلمانان در غرب پس از حوادث 11 سپتامبر را ثابت می کند و بعضی از گزارشات دیگر از گرویدن 1.5 میلیون آمریکایی به اسلام پس از حادثه 11 سپتامبر خبر می دهند.

8. خواهر عائشه (آليسيا گامز) اسپانیایی که میان برادرانش در صحرای مغرب (مجاهدان القاعده در مغرب اسلامی)، اسلام خود را اعلام کرد و به همین دلیل توسط مجاهدان آزاد شد و پس از بازگشت به اسپانیا از زندگی و شغل قبلیش دست کشید.

9. "هنریک برودر" نویسنده و روزنامه نگار معروف یهودی آلمانی پس از جنگ طولانی علیه اسلام و مسلمانان، اسلام خود را اعلام کرد و اکنون به نام "هنری محمد برودر" معروف گشته است. برودر در برابر هزاران آلمانی گفت: مسلمان شدم.. از نابودی نجات یافتم.. حقیقت را دریافتم.
برودری که به سبب نقد شدیدش علیه اسلام و مسلمانان معروف شده بود، در تلویزیون آلمانی گفت: من اکنون خوشبختم چون به فطرتی که بر آن تولد یافته بودم، بازگشتم و آن فطرت اسلام است.. من اکنون عضو امتی گشتم که تعدادش 1.3 میلیارد است و دائم در معرض توهین و اهانت قرار دارد.
اسلام برودر همانند سیلی بر چهره ی اهل فرهنگ در آلمان بود، زیرا به گزارش سایت "فیلت آن لاین" بسیاری  از آنها این اعلام را همانند صدمه ای بزرگ به آلمانی هایی می دانند که با شور و شوق مقالات ادبی برودر ضد اسلام را دنبال می کردند.
از هنریک برودر به عنوان نویسنده ای توانا در مجله دیر اشپیگل آلمانی یاد می شود که نویسنده پرفروش ترین کتاب آلمان در سال 2007 با عنوان "سلام..اروپا مسلمان می شود" است.

اعتراف روزنامه های صلیبی
1. روزنامه آبزرور (Observer): انگلیسی ها پس از 11 سپتامبر به سوی شناخت اسلام روی آوردند و با نگاه به کتابخانه های اسلامی و غیر آنها اینگونه دریافت می شود که غیرمسلمانان به سوی افزایش اطلاعات خود از عقیده و تعالیم اسلامی و همچنین زندگی رسول الله صلی الله علیه و سلم روی آورده اند. به گونه ای که میزان فروش کتاب مقدس مسلمانان (قرآن) به ارقام غیر قابل وصفی رسیده تا جایی که که انتشارات "پنگوئن" که ناشر معروف بهترین ترجمه قرآن به زبان انگلیسی است در سه ماهه پس از رویداد 11 سپتامبر رشد 15 برابری در میزان فروش خود داشته و همچنان نیز فروش قرآن در حد بالایی قرار دارد.

2. به اعتراف خبرگزاری Cnn، سی و چهار هزار آمریکایی در کمتر از یکسال پس از 11 سپتامبر به دین اسلام وارد گشته اند. Cnn می گوید که فقط از 11 سپتامبر 2001 تا آگوست 2002 علی رغم حمله رسانه ای و سیاسی آمریکا که موضوع تروریسم را به اسلام مرتبط می کرد،  34 هزار آمریکایی به اسلام گرویده اند.

3. روزنامه نیویورک تایمز به نقل از برخی منابع در آمریکا: نسبت میانگین گرویدن به اسلام از 11 سپتامبر تاکنون 4 برابر گشته است.

4. روزنامه بلژیکی "لوسوار" گزارش داد که بیش از 40 هزار بلژیکی در خلال چند سال گذشته به اسلام گرویده اند. و اگر این میزان با تعداد ساکنان کشور (10 میلیون) مقایسه شود مشخص می شود که این میزان، بیشترین میانگین در قاره اروپاست.

بله این واقعیت ها بسیاری را به حیرت و شگفت وا می دارد!!
و اکنون این سوال مطرح می شود.. چگونه ؟؟
اینها چگونه تحت این شرایط به اسلام گرویده اند؟؟

اینان در خلال این رویدادها اسلام و مفهوم حقیقی آن را دریافتند.. بله به اسلامِ با عزت، با شمولیت و حکمت آن نگریستند و دریافتند که اسلام یعنی تسلیم شدن و انقیاد در برابر اوامر خداوند عزوجل و نه تسلیم شدن در برابر آمریکا و مزدوران و اوامرش. 
اینان که خداوند با هدایت بر آنها منت نهاده، آیا روزی از روزها به دعوتگری که "پل برمر" را ولی امر شرعی می خواند، گوش فرا می دهند؟؟
یا به کسی که برای مسلمانان فتوی پیوستن به ارتش آمریکا برای کشتن فرزندان ملت خود را می دهد، توجهی می کند؟؟

آیا اینان به دعوتگر سفیدپوشِ از جهاد نشسته ای که مجاهدان را دشنام می دهد و به آنها طعنه می زند و از عبور اهل غزه ی محاصره شده ازگذرگاه رفح اعلام برائت می کند و موشک مجاهدان در غزه را به سخره می گیرد، گوش فرا می دهند؟؟؟
اگر این هدایت یافتگان بشنوند کسی "باراک اوباما" را ابوحسین نامیده و به او خوش آمد می گوید و آمدن او را مژده می دهد، چه احساسی خواهند داشت؟؟

اگر این تازه مسلمانان به مانند داعیان!! ذکر شده به اسلام می نگریستند، آیا باز هم گروه گروه به اسلام می گرویدند؟؟؟

در این نمونه ها پیامی نهفته است خطاب به علمائی که حوادث 11 سپتامبر را به بهانه تاثیر بر مصلحت دعوت، رد کرده و از آن برائت جستند.
بله مقصود علمائی است که جوانان را از پیوستن به میدان های جهاد بازداشتند با این توجیه که وجود آنها در سنگری از سنگرهای دعوت بسیار بهتر از حضورشان در میادین معرکه است. 

آیا ماندن جوانان دعوتگر در سرزمینهایشان و در سنگرهای دعوت یک دهم این نتایج دعوی را در برداشته؟؟
نتایجی که جدای از پیروزی های نظامی مجاهدان در معرکه های نبرد، به دست آمده است.


به قلم: ایمان صدوقی

هیچ نظری موجود نیست: