۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

«رژيم ايران يک حکومت کاملاً فاشيستی است »



بر اساس اسناد منتشر شده، لويت ادامه می دهد: «رژيم فعلی ايران يک حکومت کاملاً فاشيستی است و اکنون زمان تصميم گيری درباره گام های بعدی رسيده است... رژيم ايران بايد درک کند تهديد علیه آن کشوراز سوی آسيب های اقتصادی و نا آرامی های داخلی، به مراتب بيشتر از مذاکره با غرب است.»
تحليل گاردين از اسناد ویکی لیکس:دنيای متفاوت با ايران هسته ای
رابرت گيتس، وزير دفاع کهنه کار آمریکا و رئيس سابق سازمان سيا، در فوريه سال جاری و در دفتر فرانکو فراتينی وزير خارجه ايتاليا درباره پيامدهای هولناک به راه افتادن جنگ در دوران معاصر هشدار می داد.
او گفت: «اگر ظرف چند ماه آينده پيشرفتی حاصل نشود، خطر اشاعه جنگ افزار هسته ای در خاورميانه، احتمال حمله اسرائيل و يا هر دوی اين رويدادها وجود خواهد داشت.» وی افزود اگر اجازه توسعه تسليحات هسته ای به ايران داده شود، آمريکا و متحدانش ظرف چهار تا پنج سال آينده با «دنيای متفاوتی» روبرو خواهند شد.
آنچنان که هزاران سند محرمانه افشا شده از وزارت خارجه آمريکا نشان می دهد، ديدار گيتس بخشی از تمهيدات خستگی ناپذير و حساب شده مقامات دولت آمريکا، ديپلمات ها و افسران نظامی برای مهار بلندپروازی های هسته ای ايران و توقف توسعه نفوذ اين کشور در خاورميانه بوده است.
ايران به عنوان کشوری که تحت نظارت حرفه ای «ديده بانان» ويژه در کشورهای دیگر است، هدف جمع آوری اطلاعات الکترونيک، سايبری و منابع انسانی قرار گرفته؛ در نتيجه برنامه های سری آن کشور از درون بی ثبات شده و به کمک ابزارهای ديپلماتيک و سياسی در انزوا قرار گرفته است و بيش از هر کشوری بر روی کره زمين هدف انجام تحقيقات و در زير ذره بين بوده است.
اما آنطور که اسناد محرمانه نشان می دهد، ايران در حال مقابله به مثل است. بر اساس ابراز نظر يک ديپلمات منطقه ای، جنگ ميان ايران و آمريکا برای کسب موضع برتر در خاورميانه از آذربايجان گرفته تا خليج فارس، بزرگترين رقابت برای استيلا در دنيای مدرن محسوب می شود.
ديدگاه واشنگتن تحت الشعاع سه مسأله اساسی است: اول اينکه ايران در حال توسعه تسليحات هسته ای و تطابق سيستم های موشکی با آن است. دوم اينکه در پی کسب استيلای منطقه ای در عراق، خليج فارس و در سراسر گستره خاورميانه است. سوم اينکه رهبری اين کشور خطر آشکار و فوری برای اسرائيل به شمار می آید.
اين اسناد ساير جنبه های رويکرد آمريکا را نيز به نمايش می گذارد. آشکار است که مقامات آمريکايی از واداشتن و بازی با کشورهای ديگر برای قبول سياست هايشان سرباز نمی زنند. ضمناً واضح است که در اختيار نداشتن يک سفارتخانه در تهران و با در نظر گرفتن حضور محدود آمريکايی ها در خاک ايران، دستيابی به اطلاعات دست اول در خصوص اين کشور امر دشواری است.
گيتس در گفتگو با فراتينی در صدد تأکيد بر جديت تهديد عمومی از سوی ايران بود.
در اسناد آمده است: «وزير دفاع آمريکا تأکيد کرد که قطعنامه شورای امنيت حائز اهميت است زيرا دورنمای حقوقی برای وضع تحريم های سخت تر را از سوی اتحاديه اروپا و ساير کشورها را فراهم می سازد. وی بر لزوم اتخاذ تدابير فوری تأکيد کرده است.» پس از آن بود که گيتس در خصوص خطر اشاعه جنگ افزار هسته ای در خاورميانه و تغيير دائمی نظام جهانی هشدار می دهد.
يکی از صريح ترين نمونه ها از رويکرد آمريکا برای مهار و منزوی ساختن ايران در نامه مورخ دسامبر 2008 جان نگروپونته معاون وزير خارجه اين کشور به سرژ سرکيسيان، رئيس جمهور ارمنستان مشاهده می شود که در آن، نسبت به انتقال يک محموله تسليحاتی به ايران از طريق خاک ارمنستان ابراز نگرانی شده است.
شروع اين نامه حال و هوايی تهديد آميزی دارد: «ما به روابط مثبت خودمان با دولت شما اهميت می دهيم زيرا منافع مشترک فراوانی در آن می بينيم. در عين حال، از يک مورد جدی و در واقع مرگبار صادرات مجدد تسليحاتی نگران هستيم.» سپس وی به «ابراز نگرانی عميق واشنگتن از انتقال تسليحات به ايران از سوی ارمنستان اشاره می کند که کشته و زخمی شدن سربازان آمريکايی در عراق را به دنبال دارد.» وی سپس چماق بزرگ را نشان می دهد و نسبت به احتمال وضع تحريم و قطع کمک های آمريکا هشدار می دهد و از سرکيسيان می خواهد پا را به عقب بگذارد، به فروش تسليحات اعتراف کند و با انجام اموری نظير «سرکشی بدون اعلام قبلی از سوی کارشناسان آمريکايی» برای حصول اطمينان از همکاری اين کشور موافقت کند.
مقامات آمريکايی در جريان ديدار با متحدان غربی خود اغلب با درهای گشوده روبرو می شدند. فيل گوردون مشاور وزير خارجه آمريکا در ديدار سپتامبر 2009 از پاريس با اين ابراز نظر ژان ديويد لويت مشاور ارشد سياسی سارکوزی روبرو می شود که پاسخ ايران به پيشنهاد گفتگوی اوباما به اين کشور، «مضحک» بوده است.
بر اساس اسناد منتشر شده، لويت ادامه می دهد: «رژيم فعلی ايران يک حکومت کاملاً فاشيستی است و اکنون زمان تصميم گيری درباره گام های بعدی رسيده است... رژيم ايران بايد درک کند تهديد علیه آن کشوراز سوی آسيب های اقتصادی و نا آرامی های داخلی، به مراتب بيشتر از مذاکره با غرب است.»
لويت از اهميت جلب پشتيبانی چين و روسيه سخن می گويد و در عمل نيز در همين راستا تلاش می کند. «لويت گفت وی به وزير خارجه چين اطلاع داده در صورتيکه تعلل کند تا يک حمله اسرائيلی صورت بگيرد، دنيا بايد با فاجعه بحران انرژی نيز دست و پنجه نرم کند.»
ضمناً در اين اسناد به نگرانی آمريکا از تلاش ايران برای نفوذ در عراق و تداخل با روند سياسی اين کشور، از جمله تلاش برای روی کار آوردن جناح های شيعه طرفدار تهران در انتخابات مارس 2009، اشاره شده است. عراقی های ساکن نجف، مرکز اسلام شيعه، از آن نگران هستند که خلاً قدرت حاصل از خروج آمريکا در سال آينده، با حضور ايران پر شود.
مکاتبات سفارت آمريکا در عراق به روشنی خاطر نشان می کند برتری آمریکا در عراق در حال افول است. تمامی عمليات در داخل عراق بر اساس «موافقتنامه امنيتی 1 ژانويه 2009، می بايست با همکاری نيروهای امنيتی عراق صورت بگيردو هشدارهای يکجانبه قبلی ما در حال کم اهميت شدن هستند. همزمان با ادامه برنامه خروج نيروهای ائتلاف، ما تنها به دولت عراق دل بسته ايم تا فشار خود بر روی نيروهای قدس سپاه پاسداران ايران را حفظ کند.»
کشمکش ديرين ايران و آمريکا برای نفوذ در خاورميانه هنوز فاصله زيادی تا پايان راه دارد و شايد بتوان گفت در حال شدت يافتن است. در ملاقات ويليام برنز معاون وزير خارجه آمريکا با ترک ها در آنکارا در فوريه 2010، اين موضوع به خوبی مشهود بوده است. برنز اصرار داشت واشنگتن دستيابی به توافق از طريق مذاکره با ايران را ترجيح می دهد. وی سپس مانند گيتس از حربه احتمال حمله نظامی اسرائيل برای محکم کردن بنيان سخنان خود و مشوش ساختن ذهن ترک ها استفاده می کند.
«برنز از سنيرلی اوغلو معاون وزير خارجه ترکيه قوياً درخواست کرد از تلاش برای متقاعد ساختن دولت ايران در باره اشتباه بودن مسير حرکتش حمايت کند. اوغلو نيز بر مخالفت دولت ترکيه با هسته ای شدن ايران تأکيد مجدد کرد و نسبت به عواقب يک حمله نظامی برای ترکيه از يکسو و خطر متحد شدن ايرانی ها در پشت رژيم و آسيب به مخالفان در نتيجه تشديد تحريم ها از سوی ديگر، ابراز نگرانی کرد.»
«برنز گفت کشورش از تبعات اقتصادی تحريم ها بر همسايگان ايران آگاهی دارد اما در عين حال به سنيرلی اوغلو خاطر نشان کرد منافع ترکيه در صورت استفاده اسرائيل از زور برای توقف برنامه تسليحات هسته ای ايران و يا تلاش مصر و عربستان برای دستيابی به زرادخانه هسته ای بيشتر لطمه خواهد خورد.» وی در عين حال گفت: «ما درها را برای تماس باز نگاه خواهيم داشت.»
به نظر می رسد برنز لااقل برای يک بار پيشرفتی داشته است.
«مجاب شدن سينيرلی اوغلوی بی تفاوت به همصدا شدن با آمريکا حائز اهميت است. وی تأييد کرد که کشورهای همسايه ايران، اين کشور را تهديدی رو به رشد ارزيابی می کنند. زنگ های خطر حتی در دمشق نيز به صدا درآمده است.»
سايمون تيسدال
منبع: گاردين- 28 نوامبر

هیچ نظری موجود نیست: